پلنگ ایرانی,زیباترین گربهسان جهان
نام علمی : Panther pardus saxicolor
نام انگلیسی: North Persian Leopard
نام فارسی: پلنگ ایرانی
نام ترکی: قافلان
نام ترکمنی: بارس، آلاجاقاپلان
پلنگ یکی از ۳۷ گونه گربه سانان دنیا محسوب می گردد (البته برخی از متخصصین اعتقاد دارند که این خانواده ۳۶ عضو دارد). اعضای این خانواده در تمام نقاط جهان به جز استرالیا، قطب شمال و قطب جنوب زندگی میکنند. در گذشته در ایران ۱۰ گونه گربه سان زندگی میکردند که با انقراض شیر ایرانی و ببر خزر، امروزه پلنگ بزرگ جثه ترین گربه سان کشور محسوب می گردد. پلنگ ایرانی به عنوان یکی از زیباترین گربهسانان جهان با خصوصیات منحصر به فرد خود یکی از گونههای جانوری در معرض تهدید به شمار میآمد.به طوریکه کارشناسان حیات وحش بارها نابودی این گونه جانوری را فریاد میزدند.
مشخصات :
پلنگ دارای جثهی بزرگ و بدنی عضلانی و قابل انعطاف است. سر آن پهن و کشیده است. دست و پای پلنگ کوتاه که به ۴ انگشت در پا و ۵ انگشت در دست ختم می شود. البته تنها چهار انگشت از ۵ انگشت دستها با زمین تماس دارد و انگشت پنجم که در واقع انگشت شست می باشد، بالاتر از بقیه انگشتان و در پشت دست قرار گرفته و با زمین تماس ندارد. پنجههای پلنگ قوی و تیز است. دم پلنگ بلند و گوشهایش کوچک و گرد است. سطح بدن پوشیده از موهای نرم و کوتاهی به رنگ کرم نخودی است که در قسمتهای زیرین بدن کم رنگتر میشود. بدن پلنگ پوشیده از خالهای گرد و توخالی شبیه به گل است. پلنگ بزرگترین گربه خالدار آسیا و آفریقاست. طول سر و بدن ۱۱۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر، طول دم ۶۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر و ارتفاع بدن به ۴۵ تا ۷۰ سانتیمتر می رسد. نرها نیز از ماده ها بزرگتر بوده و ۳۰ تا ۵۰ درصد سنگینترند. بزرگترین نرها گاهی سه برابر کوچکترین پلنگ ها هستند. برخی از کوچکترین پلنگهای آفریقایی از کوه های دماغه امید کیپ در آفریقای جنوبی هستند که وزن نرهای بالغ ۳۱ و ماده های بالغ ۲۱ کیلوگرم است. گزارشهای مشابهی درمورد پلنگهای فلسطین وجود دارد. در مناطق بیشه ای و ساوان پارک ملی کروگر آفریقای جنوبی، دو پلنگ را زنده گیری نمود که نر بوده و وزنشان ۷۰ کیلوگرم بوده است. وزن بزرگترین ماده زنده گیری شده در آن منطقه ۲/۴۳ کیلوگرم بوده است. حتی گزارشهایی مبنی بر پلنگهای ۹۰ کیلوگرمی از آفریقا وجود دارد، البته اغلب آنها معده پر داشتند که ۲۰% وزن بدن آنها را تشکیل می داد. در متون علمی متعددی، ذکر شده که پلنگهای نر از مناطق کوهستانی ایران و مرکز آسیا جثه بزرگی داشته و حتی با وزن ۹۰ کیلوگرم نیز گزارش شده است، ولی در بررسی هایی که روی حدود ۳۵ قلاده پلنگ از سرتاسر کشور صورت گرفت، پلنگهای ایران به ندرت بیش از ۷۰ کیلوگرم وزن دارند. هرچند که نمونه هایی از پارک ملی گلستان و ساریگل گزارش شده که حدود ۸۵ تا ۹۰ کیلوگرم وزن داشته اند. ولی تابحال ماده ای با وزن بیش از ۵۰ کیلوگرم از ایران گزارش نشده است. این تفاوت آشکار جمجمه نرها و ماده ها همراه با تفاوت در اندازه های کلی بدن شاید مبین آن باشد که نرها و ماده ها عادات غذایی بسیار متفاوتی داشته باشند. در بررسی بیش از ۷۰ جمجمه از پلنگ از مناطق مختلف ایران طی ۲ سال گذشته، این نتیجه بدست آمد که اندازه جمجمه نرها و ماده ها بسیار تفاوت داشته، بطوریکه بزرگترین ماده ها به ندرت حتی از نرهای بالغ جوان جمجمه بلندتری دارند. به عبارت دیگر دوریختی (Dimorphism) در پلنگها کاملا مشهود است. پلنگها می توانند فواصل زیادی را بپرند و پلنگی مشاهده شده که توانست حداقل ۶/۶ متر بپرد. حتی مشاهده شده که پلنگها می توانند شنا کنند و برخی گزارش داده اند که پلنگهایی را مشاهده نموده اند که شنا در رود ارس خود را از آذربایجان به ایران رسانده اند.
تفاوت های پلنگ و یوز پلنگ :
بسیاری از مردم پلنگ را با یوز پلنگ اشتباه می گیرند اما تفاوت ظاهری بارز این دو حیوان در شکل خال هاست. در یوز پلنگ خالها تو پر و گرد بوده در حالی که در پلنگ خال های بدن درشت و تو خالی است. یکی دیگر از ویژگی های بارز ظاهری یوز وجود نوار سیاه رنگی است که در ناحیه صورت از گوشه چشم به گوشه دهان امتداد پیدا کرده است که به آن خط اشکی می گویند. که در پلنگ این خط اشک وجود ندارند و فرق دیگر آنها این است که پلنگ سری بزرگ و پوزه ای کشیده دارد اما در یوزپلنگ این چنین نیست. همچنین جثه پلنگ بزرگتر از یوز پلنگ است واز لحاظ قدرت جنگیدن نیز پلنگ بسیار تواناتر از یوزپلنگ است.
اثر انگشت پلنگ :
هیچ دو پلنگی را نمیتوان یافت که خالها روی بدن و یا صورتشان با هم یکسان باشد، دقیقا مانند اثر انگشت انسانها که در هیچ دو فردی یکسان نیست. در واقع، یکی از راههای تشخیص پلنگهای مختلف در طبیعت از یکدیگر، استفاده از همین خالها است که هر کدام برای هر فرد اختصاصی است. خالهای روی پوزه، اطراف سبیل، پیشانی، زیر چشم و زیر چانه و همچنین خالها و الگوی رنگهای روی شکم برای شناسایی افراد تاحد ۹۵% کافی می باشد. این خالهای منحصربفرد بهترین و کارآمدترین روش برآورد جمعیت پلنگها در طبیعت است، بطوریکه از وسیله خاصی بنام دوربین تله ای برای این منظور استفاده می شود. این دوربین ها نسبت به هر جانوری که از مقابلشان حرکت می کند، حساس بوده و از آن عکس می گیرند. تصویرهای متعددی که در یک دوره در یک زیستگاه گرفته می شود، مورد بررسی قرار گرفته و خالهای پلنگها با یکدیگر تطبیق داده می شود تا مشخص شود چند قلاده پلنگ در منطقه هدف زیست می نماید.
عادات و رفتارها :
در مناطقی که آرامش داشته باشد، روز و شب فعال است ولی در جاهای که احساس خطر کند، فقط شبها و آن هم با احتیاط ظاهر میشود. به صورت انفرادی زندگی میکند. دارای قلمرو است و محدوده آن را به وسیله ادرار مشخص کرده و از آن دفاع میکند. پلنگ معمولاً آرام، بیصدا و با سرعت کم حرکت میکند ولی به آسانی میتواند سرعت خود را بیشتر از ۶۰ کیلومتر در ساعت افزایش دهد. پلنگ قادر سات شش متر به صورت افقی و سه متر به حالت عمودی بپرد. معمولاً در سوراخ درختان، شکاف سنگها، غارها و سایر حفرههای طبیعی لانه میسازد و سطح آن را از علفهای نرم میپوشاند. حس شنوایی بسیار قوی ای دارد. خوب شنا میکند و به آسانی حیوان بزرگی تا سه برابر وزن خود را از صخرهها بالا میبرد یا به بالای درخت حمل میکند. به منظور تعیین قلمرو و یا مبارزهطلبی، غرشهای بلند سر میدهد. پلنگ به شدت از انسان میترسد، به محض مواجه شدن با انسان، به حالت مخفی و بسیار سریع فرار میکند. اگر زخمی شود یا راه فراری نداشته باشد، ممکن است در موقع فرار به انسان حمله کند. در سال ۱۳۸۴ در مناطق کوهستانی جگین واقع در شهرستان جاسک یک پلنگ که مبادرت به شکار حیوانات اهلی مینمود توسط شکارچیان در یک غار محاصره و پس از بیرون آمدن به وسیله گلوله مجروح میشود و چون راه فرارش بسته بود به طرف غار برمیگردد. در جلوی غار پای یک شکارچی را که به او تیراندازی کرده بود گاز میگیرد ولی پس از فرار توسط شکارچی دیگر کشته میشود. در بازدیدی که از محل معاینه حیوان شکار شده داشتم مشخص گردید که پلنگ مذکور در سالهای قبل به علت اصابت فشنگ چهارپاره، یکی از انگشتان پا و دو دندان نیش خود را از دست داده و به علت عدم توانائی در شکار حیوانات وحشی رو به شکار حیوانات اهلی آورده است.
مشاهده پلنگ در طبیعت خیلی به ندرت رخ می دهد. این جانور مرموز و مخفی کار اجازه مشاهده شدن را به کمتر کسی می دهد. بارها مشاهده شده که پلنگ به فاصله چند لحظه زودتر متوجه حضور انسان شده و آنجا را ترک کرده است. یک بار که در تاریکی نیمه شب زمستان به سمت ارتقاعات رهسپار شدیم تا شانس خود را بیازماییم، در مسیر بازگشت به رد پلنگ از روی ردپای ما پایین رفته بود. زیربارش برف نیز در ارتفاعات البرز شانس خود را برای دیدن این جانور آزمودیم، ردپاها گواهی می داد که پلنگ در نزدیکی ماست ولی اجازه دیده شدن را نداد. در واقع هیچگاه نمی توان انتظار دیدن این گربه زیبا را داشت، چون همیشه یک گام جلوتر است.
رفتار پلنگ در مواجهه با انسان نیز بی مثال است. درحالیکه تقریبا تمامی جانوران به محض برخورد با انسان، فرار می کنند، پلنگ وقار و آرامش خود را کاملا حفظ می کند. بدون آنکه نشانی از اضطراب در خود نشان دهد، خیلی آرام به سمت نزدیکترین پناه که معمولا خط الرأس کوه است می رود. ولی وقتی پشت کوه رسید و از دید انسان دور شد، به سرعت فرار می نماید. شاید غرور این جانور پرابهت اجازه نمی دهد به انسان که مهمترین دشمن آنست، پشت کرده و با فرار از خود ضعف نشان دهد.
در دو مورد، حمله پلنگ در سالهای اخیر به انسان توسط رسانه ها پوشش خبری گسترده ای داشت. درمورد نخست، پلنگی در روستای گرمی اردبیل نشان داده شد که شیشه های خانه ای را شکسته و به درون خانه ای رفته و چند نفر را زخمی نموده بود. بعید است که واقعیت به همین صورت بوده باشد. در اسفند ۱۳۸۷ نیز پلنگی در نزدیکی دامغان که در نزدیکی روستایی گیرافتاده بود، چند نفر را موردحمله قرار داد. نتایج آزمایش هاری روی بافت مغز هر دوی آنها منفی بود. تمامی مواردی که پلنگها به انسان حمله نموده اند، تنها جراحتها و خراشهایی در دست و پاها رخ داده و تفریب هیچگاه جانور به گردن و صورت افراد حمله نکرده است، زیرا نمی خواسته آنها را بکشد. اکثر مواقع، این جانور در گوشه ای گیرافتاده، توله هایش موردتهدید بوده یا سر لاشه شکارش بوده که در این حالتها بیش از مواقع عادی عصبی است. به جرأت می توان گفت هیچگاه پلنگ به انسان حمله نمی کند، بلکه در مواجهه با انسان از خود دفاع می نماید.
عادت های غذایی :
یکی از زیباترین ویژگیهای این درنده زیبا، نحوه شکار و یافتن غذای خود و اعضای خانواده است. پلنگها شبانه شکار کرده و در طول هفته یک شکار بزرگ و یک شکار کوچک دارد. این حیوان برخلاف برخی از درندگان هرگز بیش از نیاز خود شکار نکرده و به دیگر حیوانات یک گله آسیب نمیزند. پلنگ غذاهای خوشمزه را ترجیح می دهد، قوچ و میش بیشترین غذاهای پلنگ را تشکیل میدهد گرچه در مقاطعی شاید گراز هم نصیب این صیاد ماهر گردد. رنگ بدن و آمیختگی آن با طبیعت به او نزدیک شدن به طعمه کمک می کند. حیوانات بزرگ را با گرفتن گلو و فشردن مجرای تنفسی و حیوانات کوچکتر را به وسیله گاز گرفتن جمجمه و پشت گردن از پای در میآورد. معمولاً غذای اضافی خود را به روی درختان میبرد و یا در شکاف سنگها و یا زیر شاخ و برگها پنهان میسازد. پلنگ در مناطق پرآب، همه روزه آب مینوشد ولی در مناطقی که آب در دسترس نباشد، میتواند تا یک ماه آب نخورد.
تولیدمثل:
جفتگیری معمولاً در اواسط زمستان صورت میگیرد. در این فصل صدای نعره پلنگها شنیده میشود و درگیریهایی نیز ممکن است بین نرها ایجاد گردد. مدت آبستنی حدود ۹۵ روز است. زایمان در غارها و سوراخها صورت میگیرد. از یک تا شش بچه میزاید. چشمهای بچهها بعد از ۱۰ روز باز میشوند، به مدت سه ماه شیر میخورند. در ۱۸ ماهگی از مادر جدا میشوند. حدود سه سالگی بالغ میشوند. طول عمر در اسارت حدود ۲۳ سال است.
توسعه جوامع بشری طی قرون متمادی به ویژه سالیان اخیر همواره به قیمت نابودی محیطزیست و حیات وحش بوده است بصورتی که بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری صحنه گیتی محو شدهاند.در این میان، فلات ایران نیز به دلایل مختلف از خطر نابودی محیط زیست در امان نبوده و برخی از گونههای گیاهی و جانوری آن در معرض انقراض قرار گرفتند.در پی عدم توجه به شرایط زیستی پلنگ ایرانی، نسل سلطان فلات ایران طی سالهای اخیر در معرض خطر قرار گرفته بود.بر اساس نظر کارشناسان حیاتوحش، پلنگ به عنوان بزرگترین گربهسان و درنده فلات ایران طی سالیان متمادی عامل تعادل حیات وحش در ایران بوده و نابودی آن فاجعهای بزرگ برای آینده محیط زیست کشور به شمار می رود.
در سال ۲۰۰۵ برآورد شد که کمتر از ۱۳۰۰ قلاده پلنگ در غرب آسیا درمحدوده ای که قفقاز، ترکمنستان، جنوب روسیه، پاکستان، افغانستان و ایران را در برمی گیرد، زیست می نماید. نکته قابل توجه آنست که حداقل ۶۰ تا ۷۰ درصد این جمعیت، در داخل مرزهای ایران می باشد. ایران بدون شک آخرین قلمرو زیستا برای پلنگ ایرانی در غرب آسیا به شمار می رود.
بیش از ۳۰% جمعیت پلنگ در ایران، در شمال شرقی کشور وجود دارد، استانهای خراسان رضوی و شمالی، گلستان، مازندران و سمنان هنوز بیش از بسیاری از دیگر استانها پلنگ دارند. در جنوب، فارس را باید پرجمعیت ترین استان کشور در نیمه جنوبی کشور دانست. در جنوب شرقی کشور، اطلاعات بیشتری درخصوص وضعیت و پراکنش پلنگ در استان پهناور سیستان و بلوچستان در سالهای اخیر بدست آمده و حداقل ۵ منطقه در سرتاسر این استان، زیستگاه پلنگ می باشد. در شمال شرقی ایران، آذربایجان شرقی متراکم ترین استان از حیث پلنگ است و منطقه کیامکی شناخته شده ترین زیستگاه این استان می باشد. در مرکز ایران، شهرستان بافق یزد معتبرترین زیستگاه این گربه سان در میان استانهای کویر مرکزی (مانند اصفهان و یزد) می باشد. ولی اطلاعات موجود درباره بزرگترین گربه سان ایران از غرب کشور بسیار ضعیف است. درباره پلنگ کرمانشاه و کردستان کمتر سخن گفته شده و به نظر می رسد ایلام از این نظر اطلاعات بیشتری را در دسترس دارد. در جنوب، استانهای هرمزگان، بوشهر و خوزستان، پیش از آنکه آخرین انشعابات زاگرس وارد جلگه های ساحلی شوند، می توان آثاری را از پلنگها رؤیت نمود. درمجموع، شاید به جرأت بتوان گفت که اکثر مناطق کوهستانی و جنگلی کشور زیستگاه پلنگ بوده و عمدتا هستند و تقریبا تمامی استانهای کشور در حوزه پراکنش این جانور قرار دارند.
شکار و تخریب زیستگاه بزرگترین تهدید برای پلنگ ایرانی
شکار غیرمجاز پلنگ و طعمه هایش عمده ترین عامل تهدید بقای پلنگ در ایران به شمار می رود. همین امر باعث می گردد که پلنگها برای تأمین غذای خود چاره ای جز نزدیکی به روستاها و آغلها نداشته باشند. در این حال، مردم روستایی نیز خسارت وارد شده به دلیل حمله به گاو و گوسفند خود را برنتافته و دربرخی موارد با مسموم نمودن لاشه و قرار دادن در مسیر پلنگ، اقدام به ازبین بردن این گربه سان ارزشمند می کنند درصورتیکه پلنگی که عادت به شکار دام اهلی آنها نموده، در قالب گشت دوره ای در قلمرو خود ممکن است ان منطقه را ترک کرده باشد و پلنگهای دیگری که به این منطقه می آیند با خوردن این لاشه ازپادر می آیند. در این حالت، مشکل آنها حل نشده و پلنگهای دیگری نیز ازپادر آمده اند.
تخریب زیستگاهها و ناامنی در آنها نیز باعث ترک آن منطقه توسط پلنگ می گردد. درسالهای اخیر نیز گسترش بی رویه شبکه جاده های کشور نیز به بلایی برای جان پلنگهای ایران بدل شده است و تنها در ۲ سال گذشته، حداقل ۵ پلنگ به دلیل برخورد با خودروهای عبوری کشته شده اند. همه این عوامل باعث شده که جمعیت پلنگ ایرانی روز به روز کاهش یابد، بطوریکه در بسیاری از مناطق دچار کاهش چشمگیر شده است و همین موضوع باعث نگرانی کارشناسان و علاقمندان شده است.
در سالهای اخیر، لاشه های متعددی از پلنگها که موردبررسی قرار گرفته و آثاری از تیغ تشی در دستان آنها رؤیت گردید. پلنگها شکارگران متبحری در شکار این جانور نیستند و حین تلاش برای شکار آن، ممکن است دستانشان به شدت صدمه می بیند. به نظر می رسد یکی از علل رفتن سراغ تشی، عدم دسترسی به طعمه های موردعلاقه شان است. باقی ماندن تیغ تشی باعث عفونت و عدم توانایی پلنگ شده و با توجه به تراکم پایین طعمه های طبیعی در اکثر مناطق کشور، گزیری جز آمدن به سمت گله های دامهای اهلی ندارند و البته چوپانان نیز به دنبال دفاع از گله شان آنها را از پا در می آورند.
همچنین برخی از لاشه هایی که موردبررسی نگارنده قرار گرفتند، آثاری از شلیک گلوله در گذشته در بدنشان وجود داشت. در تیرماه ۱۳۸۸، پلنگی با شلیک گلوله مأمورین انتظامی در نزدیکی یاسوج ازپادرآمد. در بررسی سر آن بقایای تیرهای ساچمه درون فک آن رؤیت شد، یعنی این اولین بار نبوده که به این جانور حمله شده است! همین مورد درباره پلنگی از استان گلستان نیز مشاهده گردید.
عدم وجود طعمه های طبیعی در زیستگاه های طبیعی پلنگها باعث گردیده که پلنگها به نزدیکی روستاها و آغلها بیایند تا بتوانند با شکار گاو، گوسفند، بز و حتی سگ شکم خود را سیر کنند. ولی متأسفانه نه تنها عموم مردم، بلکه حتی برخی از کارشناسان نیز گمان می کنند که جمعیت پلنگ در کشور افزایش داشته و حتی گاهی اوقات نظریه صدور پروانه شکار مطرح می شود. حال آنکه این معدود افرادی که در نزدیکی روستاها به کرات دیده می شوند، به آن معنا نیستند که در ارتفاعات هم افراد دیگری هم وجود دارند، در ارتفاعات چیزی برای خوردن وجود ندارد که آنها را ناچار به آمدن به پایین دست می کند.
بازنمودن معده پلنگ های متعدد در سالهای اخیر نیز مبین همین مسأله است. در سال ۱۳۸۶، پلنگی در کنار شهرستان برازجان کشته شد. معده این جانور کاملا خالی و اثرات گرسنگی در آن کاملا مشهود بود. همچنین پلنگ دیگری در بالادست روستای باش کلاته منطقه قرخود در حوزه شهرستان مانه و سملقان در سال ۱۳۸۶ در نزدیکی گله گوسفند اهلی کشته شد. معده این جانور نیز کاملا خالی بود. در گردنه آهوان سمنان نیز پلنگ نری با خودرو تصادف نمود، آن پلنگ نیز شکمی کاملا خالی داشت. در واقع، گرسنگی و عدم وجود طعمه پلنگها را ناچار به تردد زیاد در سرتاسر قلمرو و آمدن به نزدیکی سکونتگاه های انسانی با امید یافتن اندک غذایی می کند.
پلنگ براساس قوانین سازمان حفاظت محیط زیست در زمره گونه های درخطر انقراض می باشد. زیرگونه پلنگ ایرانی در طبقه EN قرار دارد. حفاظت از آن، بخصوص در خارج مناطق حفاظت شده که جمعیت طعمه های طبیعی آن به شدت کاهش یافته نیازمند برنامه ریزی جدی است.
جدول وضعیت جمعیت زیرگونه های مختلف پلنگ
نام زیرگونه |
برآورد جمعیت |
وضعیت براساس طبقاتiucn |
ایرانی |
۸۷۱ تا ۱۲۹۰ |
en |
سری لانکا |
۷۰۰ تا ۹۵۰ |
en |
جاوه ای |
۳۲۳ تا ۵۲۵ (کمتر از ۲۵۰ فرد بالغ زادآور) |
cr |
عربی |
<200 |
cr |
آمور |
<100 |
cr |
آفریقایی |
۰۰۰/۶۰۰ تا ۰۰۰/۹۰۰ (بطور متوسط ۰۰۰/۷۰۰) |
? |
جنوب چین |
؟ |
? |
شمال چین |
؟ |
? |
هندی |
۹۸۴۴ |
? |
آیا بهتر و پسندیده تر نیست که به جای شکار و نابودی اینگونه حیوانات زیبا و تخریب محیط زیست به بهبود وضعیت و کمک به بقا نسل گونه های گیاهی و جانوری و همچنین محافظت از محیط زیست بپردازیم. و یا بهتر نیست که شکارچیان به جای شلیک گلوله و نابود کردن و در معرض انقراض قرار دادن اینگونه حیوانات به حفظ و بقا نسل آنها کمک کنند.
پیشنهادی برای شکارچیان
می شود به جای شکار این حیوانات به شکار لحظات از این حیوانات و محیط زیست بپردازید یک دوربین مناسب تهیه کنید و به جای استفاده از تفنگ شکاری به وسیله دوربین از این حیوانات زیبا تصویربرداری کنید.حتما امتحان کنید به طور حتم نظر شما در مورد شکار به طور کامل تغییر خواهد کرد.
قسمت هایی از مطالب این مقاله برگرفته از سایت های کویر ها و بیابان های ایران و انجمن یوزپلنگ ایرانی می باشد.
منبع : وب سایت آفرود چهار در چهار