PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سفرنامه سیستان و بلوچستان-"5050" کیلومتر با پاترول دو در (قسمت سوم- چابهار تا تهران)



Ali.Goli
13-09-2013, 11:21 PM
19731197321973319734197351973619737197381973919740 197411974219743197451974619747

بالاخره به چابهار رسیدیم. چابهار متفاوت از کل استان بود. پرنور بود. شلوغ بود و شب هنگام هیچ جوری جای اسکان حتی در حد چادر هم پیدا نمی شد. چادر خودمان هم صدمه دیده بود! اما باز هم شوول عزیز! صندلی ها را به وضعیت تخت برده و خیالم از بابت جای خواب سه همسفر تا حدودی آسوده شد. خودم هم که گوشه خیابان و کیسه خواب عزیز و آسمان تاریک! فقط نمی دانم چرا صبح، با حس اینکه وسط اوتوبانم از خواب پریدم!
شنبه به گشت در مراکز خرید چابهار گذشت. این قسمت از سفر برای همسفران جذاب تر بود. مراکز خرید چابهار از نظر کیفیت قابل مقایسه با منطقه آزدا کیش نیست اما چابهار به واقع نگین استان سیستان و بلوچستان است. پلاک منطقه آزاد، اتومبیل های متفاوت تر و به خصوص پوشش بلوچی مردم، همه و همه این حس را میداد که در کشور دیگری هستی! جغرافیای طبیعی شهر و اطرافش خاص و متفاوت از بیشتر جاهای ایران بود. من از بافت صخره ها و سنگ ها و پوشش درختچه های اطراف شهر لذت می بردم. یکجور زیبایی مختص خودش داشت. مسجد اهل تسنن، قبرستان تیس و اسکله را ببینید.
در شهر و در نزدیک مراکز خرید فضاهایی برای چادر زدن در نظر گرفته شده بود. تعدادی حمام هم برای مسافران ساخته اند که وجودشان واقعا بدردبخور است. چادرهای کرایه ای هم وجود دارد. ما یک شب را در این چادرها و دوشب دیگر را در اتاقی که کرایه کردیم ماندیم. برای کرایه یک اتاق 48 ساعت در لیست انتظار بودیم و خوشبختانه آن را هم با خوش شانسی گرفتیم. حتی اگر فرهنگی هستید بازهم بر روی مدارس چابهار حساب باز نکنید. بدون رزرو جا در نوروز به چابهار نروید. در آن ایام، حوالی ظهر داخل چادرها نیز میتواند خیلی گرم باشد.


You can see links before reply



You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

یکی از روزهای اقامت در چابهار را برای بازدید از گواتر اختصاص دادیم. گواتر نام یک خلیج و یک آبادی در جنوب شرقی ترین نقطه ایران و نزدیک مرز پاکستان است. گواتر در 100 کیلومتری شرق چابهار است. در جاده گواتر با مناظر خاصی مواجه می شوی. به نظرم زیباترین جغرافیای طبیعی که در این استان دیدم مربوط به این مسیر 100 کیلومتری بود. ساحل صخره ای بلند، اسکله رمین با جاده کوتاه اما فوق العاده میان صخره های ساحلی، پوشش گیاهی خاص، پیشروی آب دریا در طرفین جاده، کوهستان مینیاتوری با کوههای گلی با فرسایش جالب انگیز، جنگلهای حرا در گواتر، ساحل صخره ای و خرچنگ های فراوان، همه و همه باعث میشوند که بگویم این قسمت از ایران را باید دید.

You can see links before reply
You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply



You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

هومن
14-09-2013, 09:34 AM
علی آقا سفرنامه رو بی‌خیال !!! جنس چی آوردی؟؟ :21:
یه برنامه بذار برا رونمایی :3:
مرغوب باشه مشتری میشیم :fellow::d4::4:

Ali.Goli
14-09-2013, 02:49 PM
سه شنبه صبح قصد خروج از چابهار کردیم. دیدن تابلوی هزار و هشتصد و اندی کیلومتر تا تهران حس غریبی به آدم می دهد. نشد که چابهار را ترک کنیم. بالاخره ظهر به سمت جاده راسک و سرباز، چابهار را ترک کردیم.
اگر شگردهای لذت بردن از مناظر رابدانید، مناظر جاده چابهار به راسک در مقایسه با مناظر باقی جاده های استان، زیباست. ابتدا جاده هموار و در ادامه کوهستانی است.
19804198051980619807

You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply

در راسک، یک گاندو (تمساح پوزه کوتاه) که در یک برکه نامناسب نگهداری میشد را دیدیم. در مقایسه با گاندوهای نگهداری شده در جنب مراکز چابهار، بسیار بزرگتر بود. جانور بیچاره را بخاطر نشان دادن به مسافرین نوروزی از رودخانه گرفته بودند و قصد داشتند بعد یکماه رهایش کنند. من نمی دانم که جانور بعد یکماه و پس از رهاسازی آسیب می بیند یا نه؟! به هر حال این گونه در معرض خطر است.

19808
You can see links before reply

زمان برای رفتن به سد پیشین نداشتیم. کلا در این سفر کلی از جاهایی که میود دید را حذف کردیم آنقدر که این استان بزرگ است. زابل تا چابهار به اندازه تهران تا مشهد فاصله دارد. در جکی گور توقف کوتاهی داشتیم. اسم این آبادی باحال بود. از این اسم های باحال در آن منطقه فراوان است و آدم را یاد آواهای زبان اردو و کمی هم هندی می اندازد. جکی گور به نسبت اندازه اش کلی لباس فروشی داشت البته لباسها به نظر نو نمی آمد و مغازه ها، مغازه های روستایی محروم بود. محلی ها می گفتند که قبل ترها که مرز باز بود در اینجا لباس فروشی رونقی داشت و هرچند دیگر رونقی ندارد و جنس چندانی نمی آید اما مغازه ها از آن دوران به جا مانده­اند.
بعد از جکی گور که در واقع بالادست سد پیشین می شد، رودخانه سرباز یا همان باهو کلات آب داشت. این رود مهمترین رود استان است. البته چندان هم پرآب نبود. در این جاده باغ های موز، خرما و در میانشان درختان انبه زیاد دیده میشد. مساجد اهل تسنن منطقه هم معماری جالبی داشت و مثل باقی چیزهای این استان احساس نزدیکی خیلی زیاد به پاکستان می داد.
1980919810
You can see links before reply
You can see links before reply
شب را در ایرانشهر ماندیم. در ظاهر شهر پیدا بود که شهر مهمی در منطقه است. تنها شهراستان بود که درختان تنومند در شهر داشت و سر سبزی را در خیابانهایش می شد دید. شب را در مدرسه ای ماندیم. صبح از قلعه ناصری دیدن کردیم. بعد از بازدید از قلعه به سمت بم رهسپار شدیم.
در جاده ایرانشهر به بم، نکته حائز اهمیت کوه بزمان است. بعد از ظهر به بم رسیدیم. از ارگ بازدید کردیم. بم بسیار شلوغ بود و کاملا حال و هوای شهرهای مسافری در نوروز را داشت. دیگر تصاویر همه چیز آشنا شده بود. خبری از لباس های بلوچی نبود. انگار سیستان پاره ای جاده افتاده از ایران است، پاره ای محروم مانده.
19811198121981319814
19815
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
چهارشنبه شب را هم در ماهان ماندیم. صبح از مقبره شاه نعمت الله ولی و باغ شازده بازدید کردیم. تمام سفر برایم زیبا بود اما همسفران انتظار سبزی میکشیدند و رنگ نوروزی باغ حس بهتری به همسفران داده بود.
19816198171981819819198201982119822

You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
به کرمان رفتیم و بازدیدی کوتاه از بازار کرمان و حمام گنجعلی خان داشتیم. در رستوران معروف بهار ناهار خوردیم. سوغات خریدیم و راهی یزد شدیم. توقفمان در یزد هم کوتا بود. بعد از شام از یزد به سمت تهران راندیم تا اینکه 5:00 بامداد جمعه به خانه رسیدیم و بعد از پیمایش 5050 کیلومتر، سفر پایان گرفت.
حرف آخر اینکه سیستان و بلوچستان را ببینید. تعداد زیادی از مردمانش متفاوت می پوشند اما بارها در این سفر مهربانیشان را دیدیم.

Ali.Goli
15-09-2013, 11:55 AM
این هم نقشه از مسیر طی شده جهت تجسم بهتر. جاده هایی که بصورت رفت و برگشت طی شده، مسیر برگشت رو با رنگ سبز نشون دادم.


19824

Ali.Goli
15-09-2013, 12:04 PM
علی آقا سفرنامه رو بی‌خیال !!! جنس چی آوردی؟؟ :21:
یه برنامه بذار برا رونمایی :3:
مرغوب باشه مشتری میشیم :fellow::d4::4:

جنس خوب.....:what: ولی اینجا که نمیشه برادر، پخ رو واسه چی گذاشتن داداش؟:19::3:

ایمان غیاثوند
15-09-2013, 02:40 PM
علی آقا خسته نباشید بسیار لذت بردیم، واقعا سفر متفاوت وطولانی بوده.

حسن
15-09-2013, 05:28 PM
علی گلی خیلی با حالی....دمت گرم همیشه به سفر و شادی داداش:41:

Ali.Goli
16-09-2013, 12:59 PM
علی گلی خیلی با حالی....دمت گرم همیشه به سفر و شادی داداش:41:

حسن جان بی تو سفر حال نمیده. جان من خودتو آزاد کن که همسفر شیم. تعطیلی مهر یا آبان هر کدومشون که شوول و یک ماشین پایه آماده باشه هوای تنگه رتیل دارم!!! البته ترجیحا مهر که شانس دیدن رتیل باشه! 3000 تا روندن داره، دست تنها هم که مکی تونم همچین شناسایی رو برم.تعداد کسایی هم که بتونم شوول رو دستشون بدم و خودم با خیال راحت بخوابم کمه! آماده شو، کار داریم!

هومن
17-09-2013, 09:14 AM
جنس خوب.....:what: ولی اینجا که نمیشه برادر، پخ رو واسه چی گذاشتن داداش؟:19::3:


علی آقا حق با شماست! ما دیدیم مسافر از سمت مرز پر گهر اومده خلاصه ذوق زده شدیم دیگه حواسمون به گشت نامحسوس مقامات امنیتی نبود :3:
عجالتاً منظورمون از جنس مرغوب همانا میوه های گرمسیری می باشد :21::4: