توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تراژدی بیخ گوش ما
aida_kh
09-12-2010, 11:15 PM
You can see links before reply
آدرس را که می دهد مدام می گوید:«مطمئنی که می تونی بیای؟ اگر سخته خودم میام دنبالت ها.» خیالش را راحت می کنم که دکترای تخصصی میدان شوش و دروازه غار را دارم. قرارمان میشود یک روز شنبه، پشت پارک حقانی در میدان هرندی یا همان دروازه غار...
از سر حافظ تاکسی گرفته ام و نقشه توی دستم را بالا و پایین می کنم، با یک حساب سرانگشتی موسسه خیلی از مولوی پایین تر نیست، داخل یکی از بازارچه های صابون پزخانه از تاکسی پیاده می شوم تا از سوپر کوچک محل برای بچه ها خرید کنم. راننده هم گازش را می گیرد و من می مانم و یک خیابان شلوغ و آدم هایی که جنسشان فرق می کند. روی دیوار کوچه ها احادیث و روایات زیادی در مورد احترام به همسایه نوشته اند، تا دلت بخواهد وسط خیابان بچه پابرهنه پیدا می کنم، گوشه ای از کوچه زنی به دیوار تکیه داده و صورت تیره اش را مدام به هم گره می کند، می دانم خمار است، از صورت رنگ پریده و چشمان از حدقه در آمده اش مطمئنم که دردش چیست...
از بین کوچه ها می دوم تا راه را زودتر پیدا کنم، از چند نفر سراغ مرکز حمایت از کودکان مهر را می گیرم، کسی نشانی درستی ندارد. بالاخره بعد از چند بار بالا و پایین کردن مرکز را درست روبروی پارک حقانی پیدا می کنم...
یک خانه قدیمی، درست به اندازه خانه مادربزرگ های فیلم های عهد بوق با یک راهروی باریک و اتاق های کوچک کل فضای این مدرسه است. پریس، پزشک جوان مدرسه هنوز نیامده. وارد دفتر مدرسه می شوم و ماجرای این مرکز حمایتی را از زبان خانم بشیری، یکی از مدیران مدرسه می شنوم:« این مرکز یک سازمان غیر دولتی است و کارش در ارتباط با آموزش کودکان کار و خیابان است و چون اساسنامه آن مطابق کنوانسیون حقوق کودک نوشته شده، برای ما ملیت و قومیت کودک در تحصیل هیچ تفاوتی ندارد. چون اینها بچه های کار هستند و از محیط آموزشی به دور هستند، نمی توانند وارد جرگه آموزش و پرورش بشوند. برای ما افغانی و ایرانی بودن و یا هر ملیت دیگری تفاوتی ندارد. ما این آموزش را برای کودکان ایرانی تا جایی ادامه می دهیم که آنها بتوانند وارد مدارس دولتی بشوند ولی اینجا چون هر بچه آی مشکل مخصوص به خودش را دارد، ما مجبوریم کارهای دیگری هم انجام بدهیم.مانند رسیدگی به بهداشت و درمان کودک. در اینجا بچه حکم نان آورد خانواده را دارد و هیچ کس هیچ مسئولیتی در قبالش احساس نمی کند حتی این مسولیت روی خوراک و پوشاک کودکان هم نیست. ما در این مدرسه به خاطر این که بچه ها بتوانند درس بخوانند حتی تا مدادشان را هم خودمان تامین می کنیم.»
از خانم بشیری در مورد خانه ای که حالا مدرسه این بچه هاست سئوال می کنم. او می گوید:«اینجا تا همین چند وقت پیش خانه معتادین دروازه غار بوده. می آمدند اینجا و هروئین تزریق می کردند و مواد می کشیدند، ما اینجا را از شهرداری گرفتیم، درستش کردیم تا حداقل بشود کمی به آن حاالت مدرسه داد.» بعد از چند لحظه خانم بشیری می گوید:« ما اینجا سعی می کنیم که روی خوراک بچه ها هم رسیدگی کنیم.گاهی بچه ها که مدرسه می آیند حتی شب قبلش شام هم نخورده اند و بچه از شدت گرسنگی حتی توان نشستن در کلاس را هم ندارد...»
چند دقیقه ای می شود که پریس زندیان هم به جمع ما ملحق شده، با هم به اتاق بهداشت او می رویم، همان جایی که بچه ها در آن از نظر پزشکی چک می شوند. اتاق پریس کوچک است و خالی. یک کمد کوچک داخلش پر است از داروهای دم دستی برای بچه ها، یک تخت معاینه، تراز و یک میز که پریس پشت آن دانش آموزان را ویزیت می کند. روی میزش هم یک بسته بیکویت کوچک است برای بچه ها، پریس می گوید:« برای این بچه ها آغوش گرمی وجود ندارد، خانواده در حکم یک استثمارگر است و هیچ توجهی به این ها نمی کند، چه توقعی داری از بچه ای که شب قبل به خاطر خوردن بیسکویت از طرف خانواده حسابی کتک خورده؟ چه توقعی داری از بچه ای که از شدت گرسنگی و سو تغذیه چشمانش دو بینی پیدا کرده؟»
خیلی آرام طوری که جلب توجه نکنم، کنار پریس نشسته ام تا ویزیت بچه ها را ببینم. او از کودکان پیش دبستانی شروع کرده. دخترک موبور و پر شور و شری وارد اتاق می شود. پریس اسمش را می پرسد و می گوید:« یادت هست که قول داده بودی دندان هایت را مسواک بزنی؟» دختر که انگار متوجه ماجرا نیست، به بسته شکلات روی میز نگاه میکند، پریس یک شکلات به دستش می دهد و میگوید:«برای خاله بگو دیشب شام چی خوردی.» جمیله یادش نمی آید که دیشب شام چه خورده، همان طور که از اتاق خارج می شود می گوید:«فکر کنم قورمه سبزی» پریس می پرسد:«قورمه سبزی دوست داری؟» جمیله جوابمان را نمی دهد، در عوض ورق روی شکلات را باز می کند و آن را در دهانش می گذارد.
به کلاس ها سر می زنم، توی اتاق های 7-8 متری چند دختر و پسر روی صندلی نشسته اند و به حرف های معلم گوش می دهند، خانم بشیری یکی از پسرها را نشانم می دهد و می گوید:«این بچه پدرش به جرم حمل مواد مخدر حبس ابد داشته، برای مرخصی که می اید داخل زندان مواد می برد و محکوم به اعدام می شود، هر وقت از او می پرسم پدرت را می شناسی می گوید من که او را ندیده ام، چند باری رفته ام زندان به ملاقاتش گفته اند که پدرم است...»
راکعه امروز مدرسه نیامده، پریس مدام سراغش را می گیرد و می گوید:«راکعه کوچک که بوده در آتش می سوزد و هیچ کدام از قمست های بدنش قابل تشخیص نیست و فقط صورتش سالم مانده، همیشه خدا مریض است، خرج درمانش هم خیلی بالاست، دیگر خانواده اش توان نگه داشتنش را ندارند...»
از همه بچه هایی که وارد اتاق معاینه می شوند، بیشترشان شام قورمه سبزی خورده اند و صبحانه هم تخم مرغ. پریس می گوید:« یک بار یکی از بچه ها سر کلاس حالش به هم خورد، از او پرسیدم شام چی خوردی و او گفت سوسیس و سیب زمینی و سس چیلی! مادرش را که خواستم گفت: در تمام مدت زندگیم یک بار به خانه مان سوسیس آمده که آن هم کسی برایمان آورد، ما کلا شب ها شام نمی خوریم، دیشب هم شام نخوردیم. فهمیدم بی حالی بچه مال شام نخوردن دیشب است.حالا حکایت قورمه سبزی و تخم مرغ است، این بچه ها وقتی غذا نمی خورند، آرزوهایشان را می گویند...»
از بیرون مدرسه صدای فریاد می اید، از در که خارج می شوم، کنار زمین بایر مرد جوانی را می بینم که دو نفر او را کتک می زنند و از جیبش تکه های کوچک پلاستیک در می آورند، عده ای هم با خونسردی نگاهشان میکنند، پسرجوان حتی نای داد زدن هم ندارد، یکی از مردها که معلوم می شود پلیس است با پوتینش مشت محکمی به دهان پسر می زند و از ما می خواهد که متفرق بشویم، ترسیده ام؟ ترس نیست، این یک شوک عظیم است وقتی می فهمم این مرد پدر یکی از بچه های همین مرکز است...
زنگ تفریح خورده، بچه ها از کلاس ها بیرون می آیند و سهمیه نارنگیشان را می گیرند. مونا از کنارم تکان نمی خورد، از سر و کولم بالا می روند و روبه روی دوربین محمد شاه حسینی قیافه می گیرند. مونا دستم را گرفته و نخودی می خنند. می پرسم: «مونا خونتون کجاست؟» سرش را بر می گرداند و به بچه ها نگاه میکند و می گوید: همین نزدیک، من خودم یه اتاق دارم پر عروسک. می خندد و می گوید:«یه بار بیا خونمون بازی کنیم.» بچه ها با دوربین محمد مشغولند که مونا توی گوشم آرام می گوید:«خانم ما خونه نداریم! شبا با مامانمون توی پار ک می خوابیم. مامانم صبح ها دستمال کاغذی می فروشه، شبا هم روی صندلی پارکا می خوابیم، بعد مامانم صبح من و می ذاره مدرسه و شب میاد دنبالم.»
می پرسم:«دوست داری بری بهزیستی تا مامانت خونه پیدا کنه؟» مونا با چشمان هراسناک می گوید:«بدون مامانم هیچ جا نمی رم، پارک و دوست ندارم، اما مامانم و از خونه و عروسک بیشتر دوست دارم...»
حالا همین پریس زندیان به همراه مدرسه مهر در خیابان شوش قرار است یک بازارچه خیریه برای همین بچه ها برگزار کند. اگر جایی برای اسکان مونا و مادرش دارید به ما خبر بدهید، اگر دلتان خواست زنگ بزنید دفتر مجله تا یک روز با هم سری به مدرسه بزنیم، اگر دلتان خواست گوشه ای از این بازارچه خیریه را بگیرید، اینجا آخر دنیاست...»
پ.ن:این آخرین کندوی چلچراغ بود، در اولین فرصت آدرس موسسه را هم برایتان می گذارم, عکس ها هم کار محمد شاه حسینی رفیق خوب چلچراغیم است.
You can see links before reply
منبع: وبلاگ زنانگی (You can see links before reply)
JackLondon
09-12-2010, 11:42 PM
اون خانمی که توی عکس هست فکر کنم آشنا باید باشه....از دوستانی هستش که توی انجمن فعاله...البته تا 90%....
Shelman
10-12-2010, 12:41 AM
ببخشید آیدا خانم ، من تصاویر رو نمی بینم ...
aida_kh
10-12-2010, 12:53 AM
به شلمان: روی منبع که زیرش آوردم کلیک کنید تا از وبلاگ اصلی عکس ها رو ببینید.
به جک لندن: فکر میکنم بهتره یه فکری برای این بچه ها بکنیم. با تکاپویی که از بچه ها تو قضیه جشن تولد ایتام دیدم ، فکر میکم بهتره هر کسی اگر ایده ای داره بده که بشه به این بچه ها یه کمکی کرد که مسیر زندگیشون عوض شه.
منظورم کمک مالی نیست (که البته شاید برای عید مثلا لازم بشه) بیشتر منظورم آموزش این بچه هاست
Shelman
10-12-2010, 01:10 AM
آیدا خانم اونجا هم باز نشد . مهم نیست . زیاد دیدم از این مراکز و این گونه بچه ها . متاسفانه هرچقدر هم بدویم باز هم این بد بختی روی سرمون خیمه زده .
ولی با این طرح کاملا موافقم که بتونیم کمکی به این بچه ها بکنیم . متاسفانه برای مدتی در دسترس نیستم ولی امیدوارم وقتی تونستم ، دیگه دیر نشده باشه ...
sorosh
10-12-2010, 01:29 AM
سلام ایدا خانم
تشکر فراوان که درد مردمی را به یادمان میاورید که در کنارمان هستند و ما از بودنشان بیخبریم.
باشد که ما و همه ما به خودمان بیاییم و سپاس این همه نعمت بیکیرانی را که خدا به ما ارزانی داشته را به جا آوریم.
این مطالب جالب و درد آور بود.
من این تراژدی را در منطقه ای در بشاگرد دیدم نقطه ای در آخر زمین جای در ایران زمین که انسانها در خانه های حصیری زندگی میکنند و معنی کلمات برایشان سخت است کفش پایشان پینه های سوخته بر کف پاهایشان است و آب و خوراک و کاشانه آنها با 500 سال پیش فرقی نمیکند.
Mehdi
10-12-2010, 01:52 AM
آدرس را که می دهد مدام می گوید:«مطمئنی که می تونی بیای؟ اگر سخته خودم میام دنبالت ها.» خیالش را راحت می کنم که دکترای تخصصی میدان شوش و دروازه غار را دارم. قرارمان میشود یک روز شنبه، پشت پارک حقانی در میدان هرندی یا همان دروازه غار...
ممنون آیدا خانم
مطلب مفیدی بود اما درش پیشنهادی برای اجرای برنامه ندیدم. این بخش مربوط به برنامه های پیشنهادیه و اگر قصد اجرای چنین برنامه ای را دارید؛ روشن پیشنهاد برنامه بدید که در اولین زمان ممکن اجرا بشه :3:
ممنون ..مطلب در خور توجهی بود.بنظرم میشه یه راهپیمایی نمادین در جهت حمایت از بچه ها کرد .که توجه خیلی ها رو بر انگیزه
Shelman
10-12-2010, 02:30 AM
ممنون ..مطلب در خور توجهی بود.بنظرم میشه یه راهپیمایی نمادین در جهت حمایت از بچه ها کرد .که توجه خیلی ها رو بر انگیزه
رویا خانم یکم پیشنهادتون خطرناکه . ولی میشه در بازارچه شرکت کرد ، حتی اگر از دوستان خدمات یا محصولی رو دارند بهتره یه غرفه اجاره کنند . درسته که صد در صد ضرر میدن ولی خوب اجر معنوی داره . :3:
آیدا خانم بازارچه رو پیگیر باشید ، به ما هم خبر بدید ...
poupak
10-12-2010, 02:48 AM
دوستان،
خود گروه های 'دروازه غار' بازارچه دارند. من هم بارها و بارها اطلایه
هاشون رو دادم، کم لطفی کردین، هنوز هم بازارچه مرکز ماندگار در 'دروازه غار' بر پاست.
اجناس تولیدی هم با کیفیت بالا و قیمت مناسب هستند، خنزر پنزر معمول در بازارهای خیریه نیست.
Atefe
10-12-2010, 08:23 AM
مرسی آیدا خانم بابت اطلاع رسانیت
همانطور که خودت هم گفتی، تا اونجایی که می دونم این مرکز بیشتر سعی داره بچه های اونجا را آموزش بده اون هم نه به سبک و سیاق مدارس موجود از نظر زمان. چون بیشتر این بچه ها کار می کنند (دست فروشی و ...) در زمانهای که اونها بتونند بیان عصرها و یا صبح های زود، من خودم یکبار تماس گرفتم با این مرکز و تحصیلاتم رو پرسید و این که تو چه زمینه ای می تونم کمک کنم و تلفن گرفتند و قرار شد یه جلسه گروهی که می گذارند تلفن کنند. تلفن هم کردند ولی من متاسفانه اون روز نمی تونستم برم و این قضیه شامل مرور زمان شد. و حالا خیلی خوشحالم که در کنار شما دوستان می تونیم به این قضیه مهم برسیم. من فکر می کنم آموزش این بچه ها خیلی خیلی مهم تر از کمک های مالی باشه.
من با کمال میل آماده همکاری به هر نحوی هستم.
kamiar
10-12-2010, 09:15 AM
نمی دونم چی بگم .....
آب در دهانم خشک شد ....
خدا به هر جهت لعنت کند عاملین و مسببین توزیع و فروش مواد مخدر رو در این مملکت ....
به هر جهت:
مطابق نظر آیدا و عاطفه و جمع: موافق با آموزش به جای کمک مالی است. در واقع به نوعی ماهی گیری را به جای ماهی دادن یاد خواهیم داد.
هر چند تا به غیر از دانشگاه تا به حال در فضای مدرسه تدریسی نداشتم اما فکر کنم بتوانم و لیاقت این را داشته باشم تا هفته ای 2-3 ساعت وقت بگذاریم هم دروس مدرسه ای و هم سایر موضوعات مرتبط را آموزش بدهم.
ضمناً فکر می کنم تبادل نظری صورت گیرد تا ببینیم این بچه ها به چه آموزشی و در چه تیپ آموزشی نیازمند هستند.
سپاس
Azadeh
10-12-2010, 09:40 AM
من هم با نظر دوستان موافقم و هر چه از دستم بر میاد انجام میدم. در زمینه هنر میتونم آموزش بدم.
JackLondon
10-12-2010, 12:02 PM
همنوطور که آقا مهدی گفتن برای اینکه این مورد سرانجام خوبی داره باید طرحی روش داده باشه تا امکان اجراش بررسی بشه...یکی از دوستان توی این مجموعه فعالیت میکنن...اگه صلاح بدونن یه توضیحاتی رو راجع به این مکان و کلیه فعالیت هاش بدن و همینطور اگه که طرحی دارن تا دوستان بر اساس توانایی هاشون اقدام کنن
ممنونم
Shelman
10-12-2010, 04:54 PM
من سابقه تدریس نقشه کشی ساختمان رو داشتم . ولی فکر نمی کنم به حال این دوستان مفید باشه ... ولی دروس دبستان رو می تونم تدریس کنم ...
babak.roohbakhsh
10-12-2010, 06:00 PM
رویا خانم یکم پیشنهادتون خطرناکه . ولی میشه در بازارچه شرکت کرد ، حتی اگر از دوستان خدمات یا محصولی رو دارند بهتره یه غرفه اجاره کنند . درسته که صد در صد ضرر میدن ولی خوب اجر معنوی داره . :3:
آیدا خانم بازارچه رو پیگیر باشید ، به ما هم خبر بدید ...
تراژدی بیخ گوش ما در مورده چیه شلمن عزیز :6::6:
نسیم سلیمی
10-12-2010, 08:26 PM
منم ازتون آيدا خانوم به خاطر روح بزرگتون تشكر ميكنم.
خوشحال ميشم كه با راهنمايي و پيشنهاد شما براي كمك به اين افراد، قدمي بردارم.
چه در زمينه مالي و چه در زمينه تدريس اعلام آمادگي ميكنم.
خدايا!حكمت قدمهايي را كه برايم برميداري بر من آشكار كن، تا درهايي را كه به سويم
مي گشايي ندانسته نبندم و درهايي كه به رويم مي بندي، به اصرار نگشايم...
ممنون كه يكي از اين درهاي گشوده را به ما نشون داديد.
ممنون ميشم كه اطلاعات بيشتر را در اين باره در اختيارمون قرار بديد.
خاطره
10-12-2010, 09:07 PM
یه کم نقاشی و خطاطی بلدم اگه به درد میخوره خبرم کنید ...
Shelman
10-12-2010, 09:07 PM
تراژدی بیخ گوش ما در مورده چیه شلمن عزیز :6::6:
تراژدی بیخ گوشمونه داستان خواب زدگی گروهیه که دور و برش داره آتش شعله می کشه .
داستان افرادیه که دارند المتاست می کنند ولی تو گوش هاتو بستی .
داستان بچه هاییه که بین ما زندگی می می کنند ولی تو از خودت دورشون می کنی .
داستان بچه هایی هستند که شبیه 20-30 سال پیش خود تو هستند .
داستان بچه هایی هستند که شاید هم سن بچه های تو باشن ...
داستان زندگیه چند تا آدمه ، درست مثل من و تو ...
aida_kh
10-12-2010, 11:02 PM
ممنون آیدا خانم
مطلب مفیدی بود اما درش پیشنهادی برای اجرای برنامه ندیدم. این بخش مربوط به برنامه های پیشنهادیه و اگر قصد اجرای چنین برنامه ای را دارید؛ روشن پیشنهاد برنامه بدید که در اولین زمان ممکن اجرا بشه :3:
بله منم بدنبال این که با کمک دوستان در جهت کمک به ساختن آینده این بچه ها برنامه بذاریم. با توجه به استقبال بچه ها ، به دنیال این خواهم بود که براشون دوره های آموزشی بذاریم. هر کسی هر چیزی که می تونه به این بچه ها آموزش بده.
و همینطور بازارچه رو هم پیگیری میکنم و اطلاعات دقیقتری اینجا میذارم.
واقعا خیلی خوشحال شدم از حجم توجه و استقبال دوستان آنوبانینی. من هر چه در توانم باشه انجام میدم .
alireza123
11-12-2010, 01:01 AM
:12::12::12::12::12::12:
بچه ها منم رشتم تربیت بدنیه اگه لازمه ما فول انرژی در خدمتیم...:17::17:
ایدای عزیزم
فکر کنم بیش از کمک های مالی، این بچه ها احتیاج به محبت و اموزش دارند. ممنون از اطلاع رسانیت. اگه برنامه ای داری اعلام کن. خوشحال می شم دستی بر این کار دشاته باشم.
aida_kh
11-12-2010, 10:49 AM
ایدای عزیزم
فکر کنم بیش از کمک های مالی، این بچه ها احتیاج به محبت و اموزش دارند. ممنون از اطلاع رسانیت. اگه برنامه ای داری اعلام کن. خوشحال می شم دستی بر این کار دشاته باشم.
دقیقا آذی جان
برنامه هم همینه که بیای به این به ها آموزش بدیم. تا بلکه سرنوشتشون از سرنوشت پدر مادرشون بهتر باشه
تا بلکه بتونن رو پای خودشون بایستن . آموزش ها هم نه صرفا تئوری بلکه عملی هم باید باشه. مثلا آموزش خیاطی، نجاری، سفالگری، آشپزی، مکانیکی و هم آموزشی که بتونه براشون سرمایه بشه
aida_kh
11-12-2010, 11:40 AM
آدرس و شماره تماس موسسه حمایتی خانه مهر کودکان:
خیابان شوش – میدان هرندی(دروازه غار) - مقابل فرهنگسرای خواجوی کرمانی - جنب مسجد الزهرا
تلفن : 55808898
اینطور که پیداس فعلا برنامه بازارچه بخاطر اینکه ازش استقبال نمیشده کنسل شده. ما میتونیم بهشون پیشنهاد بدیم که دوباره برگزارش کنن!
150 تا بچه تحت حمایت داره اما متقاضی بیشتری هست که بخاطر کمبود جا نمی تونن پذیرش کنن.
اینطور که مدیرشون تو مصاحبه اش گفته You can see links before reply
بچه ها هم به آموزش احتیاج دارن و هم امکانات.
این لیست چیزهاییه که نیاز دارن :
لوازم التحریر : دفتر نقاشی ، خط دار ،دوخط ، مداد سیاه و قرمز ، خودکار آبی و سیاه ، پاک کن و تراش و…
پوشاک : دخترانه و پسرانه از ۶ ساله تا ۱۷ ساله
مواد غذایی : عدس، لوبیا چیتی ، گندم ،شیر، پنیر، گردو ، نخودچی، کشمش، سیب زمینی ، تخم مرغ، آب میوه، کیک ، میوه، غذای گرم
وسایل لازم برای پیش دبستانی : چسب ، گواش ، مداد رنگی ، ماژیک ، کاغذ رنگی ، …
داروهای ضروری : بتادین، قرص سرماخوردگی، چسب زخم،مولتی ویتامین، قرص آهن، آنتی بیوتیک ، …
وسایل بهداشتی : مسواک و خمیردندان ، کرم دست وصورت ، دستمال کاغذی ، صابون مایع ، …
سبد خانوار برای خانواده هایی که دچار سوء تغذیه میباشند شامل :
گوشت ، مرغ ، تن ماهی ، برنج ، روغن ، ماکارونی ، حبوبات ، سویا ، چای ، پنیر ، کره ، ماست ، قند ، شکر ، تخم مرغ
You can see links before reply
درباره آموزش اما فکر میکنم بچه های انجمن هر کس بگه چی رو در چه سطحی میتونه آموزش بده تا بریم با مدیرشون صحبت کنیم.
اینطور که پیداس آموزش هم شامل بچه هاس هم مادراشون.
اینم آخرین اطلاعیه اشه برای کمک به تهیه لباس زمستانی برای بچه ها
You can see links before reply
اینطور که از سایت موسسه پیداست توجه به این بچه ها میشه اما استقبال ازش کمه.
قدم های اول برای کمک به کودکان کار برداشته شده.
بچه هایی که تو خیابون به اصرار می خوان بهمون فال یا آدامس بفروشن.
اینا بچه های کارن .
فکر میکنم ما می تونیم بهشون در حد خودمون آموزش بدیم.
که بتونن آینده اشون رو بسازن
من رشتم مشاوره ست .... تو کارهای هنری هم یه دستی دارم ........خوشحال میشم اگه بتونم کمکی کنم..:1:
kamiar
12-12-2010, 12:41 PM
به طور شفاف تر: اگر مد نظرتان از آموزش، آموزش مهارتی است. بنده می توانم آشنایی مقدماتی با طرح های کارآفرینی و کسب و کار بالاخص کسب و کار در فضای مجازی رو به بچه ها داشته باشم. در زمینه دروس دبیرستانی هم درخدمتم.
aida_kh
12-12-2010, 01:01 PM
من رشتم مشاوره ست .... تو کارهای هنری هم یه دستی دارم ........خوشحال میشم اگه بتونم کمکی کنم..:1:
مشاور حتما فکر میکنم لازم میشه ، چه سبک کارهای هنری کار میکنید؟
به طور شفاف تر: اگر مد نظرتان از آموزش، آموزش مهارتی است. بنده می توانم آشنایی مقدماتی با طرح های کارآفرینی و کسب و کار بالاخص کسب و کار در فضای مجازی رو به بچه ها داشته باشم. در زمینه دروس دبیرستانی هم درخدمتم.
آموزش مهارتی در اولویته، طرح های کار آفرینی هم به شرطی که در سطحی باشه که برای گروه سنی این بچه ها مناسب باشه عالیه، به شرطی که بتونن تو یه فضا (مجازی ) اجراش کنن به صورت تمرینی
واقعا این همه پیگیری از طرف دوستان عالیه. منم پیگیر این هستم که با مدیرشون صحبت کنم . اطلاعات تکمیلی رو برای دوستان اینجا میذارم
aida_kh
13-12-2010, 05:02 PM
پیرو سوالات دوستان در خصوص برنامه، با یکی از بچه ها که اونجا فعال بوده دارم سعی میکنم هماهنگ کنم و اطلاعت بگیرم تا یه برنامه مدون برای کاری که می تونیم انجام بدیم دربیاد
آیدا خانم خوشحالم که می بینم نیکوکاری به یکی از ارکان برنامه های فرهنگی آنوبانینی تبدیل شده است... روی کمک من هم حساب کنید؛ البته جز معلمی کاری بلد نیستم!!!:3:
JackLondon
21-12-2010, 09:26 AM
You can see links before reply
شب یلداست...
و فردا اول دی ماه،
من امشب در میان کوچه های سرد و تنهایی...
شب طولانی سرما،
و مردان و زنان و کودکانی در میان کوچه ها،
بی کس و تنها ...
به سان کرم پیچاپیچ*، خانه شان بر دوش
آرزوشان گاه، تنها یک پتو
و گاهی نان سنگک، بی پنیر و بی کره، بی هیچ....
گاه شاید روزها باشد که نانی هم نخورده اند
کمی بالاتر از دیوار سرما در جنوب شهر
میان خانه های گرم بالا شهر
آدم ها کنار سفره ی یلدا
میان سفره هاشان
انار و پسته و آجیل
هندوانه و لیمو و پرتقال
تفال حافظ و موسیقی و هیاهوو قیل و قال
من اما خسته ام از این همه دوری و بی مهری
از این فریاد
من امشب ساختم جمعی
تا بگیرم دست انسانهای کارتن خواب را آرام
و بفشارم میان دستهای خویش
در این شب
شب یلدا، شب سرما
من امشب می شوم:
روشنی بخش خانه های کودکان و مردم بی کس
و گرما بخش شب سرد زمستان شان
من امشب می برم یک بسته گرم شب یلدا
و لبخندی نشانم بر لبان کودکان و مردم خوابیده در سرما
و اکنون می نویسم من:
شب یلدا، شب زیبا، شب گرما
You can see links before reply
aida_kh
21-12-2010, 11:16 AM
دوستان اول از استقبال شما برای شرکت در این کار خیلی تشکر میکنم.
همونطور که همه اتفاق نظر داشتیم تا حالا رویکرد ما برای کمک به این بچه ها قرار نیست جمع کردن پول باشه بلکه ما میخوایم توانایی هایی که داریم رو بهشون آموزش بدیم. تا بتونیم برای زندگی آینده این بچه ها کاری کرده باشیم.
اما یک سری قوانینی در این مرکز وجود داره و داوطلبین یک سیر اداری رو طی میکنن که وقتی ازش اطلاعات بیشتری جمع کردم اینجا ذکر میکنم.
اما چیزی که من میوام پیشنهاد بدم برگزرای یک سری دوره فوق برنامه رای این بچه هاست.
ما یه پک پیشنهادی میدیم بهشون. به طور مثال میگیم ما میتونیم روزهای سه شنبه کلاس شیمی، روزهای شنبه کلاس زبان، روهای دوشنبه کلاس قایبافی، روزهای پنج شنبه کلاس مجسمه سازی، روزهای چهارشنبه کلاس آشپزی و غیره ، برای بچه ها برگزار کنیم و اگه تمایلی داشتن برای برگزاری این برنامه ها اقدام کنیم.
این یه پیشنهاده.
من دارم با یکی از بچه هایی که قبلا تو این مرکز فعالیت میکرده صحبت می کنم و اطلاعات تکمیلی در خصوص اینکه چطور این کار رو انجام بدیم رو اینجا میذارم.
الان از همه خواهش میکنم بیان در خصوص اینکه چه مهارتی رو در چه روزهایی می تونن آموزش بدن اطلاع رسانی کنند.
تا ببینیم آیا امکانش هست اینطور عمل کنیم یا حتما باید طی روال اداری مرکز جلو بریم.
نکته ای که اینجا مطرحه اینه که این یه عمله که بچه ها با رضایت خودشون میخوان توش شریک باشن و چون عواید مالی نداره و فقط صرف کمکه اینه که برنامه ای که برای پیشنهاد ارائه میدیم نباید اونقدر سنگین باشه که فقط یکبار انجام بشه و دفعات بعد دیگه کسی تمایلی به پیگیری نداشته باشه.
aida_kh
21-12-2010, 11:56 AM
بچه ها پوپک جون یه پیشنهاد خیلی خوب عملی داده که مطمئنم خیلی ازش استقبال می کنید شما دوستان با دستای گرمتون :ی
اکثر ما هر هفته برنامه کوه داریم. در ضمن گروه هم تو این فصل چند تا برنامه خوب داره . با توجه به سرمای هوا می تونیم یه کاری بکنیم که هم به این بچه ها کمک میشه (البته به مرکز خانه کودک مهر کمک مالی میشه با این کار که بتونن چیزایی ه بچه ها نیزا دارن رو براشن تهیه کنن) و هم ما میتونیم یه لباس فرم برای گروه داشته باشیم.
به این ترتیب که یه طرح رو برای جاکت یا کلاه پیشنهاد میدیم و میتونیم آرم آنوبانینی رو هم بدیم روش بزنن. بچه ها می تونن رنگ بافتنی خودشون رو انتخاب کنن. و سفارش بدیم به مرکز و مرکز برامون اینا رو ببافه و خودمون از شون بخریم.
این کار دو حسن داره که اولش تکمیل تجهیزات بچه هاست در زمینه لباس گرم (البته پیشنهادهای دیگه هم میتونید بدید)
دم اینکه کمک مالی میشه به مرکز و به نوعی کارافرینی هم داره. (فرض کنید نیروی انسانی مرکز برای بافت این لباسها شاید همین مادرای همین بچه ها باشن.)
نکته اینه که بافتنی و مواد اولیه رو خودمون میخریم! بعد میدیم با طرح به مرکز و درنهایت لباس رو ازشون میخریم.
یه لباس فرم میشه برا گروه. مثلا تو یه منطقه سرد جاکت های بافتنی یه شکل . یا حتی ساق دست و پا، دستکش و کلاه و غیره..
این یه پیشنهاد عملیه و امیدوارم ازش استقبال خوبی بشه.
منتظر نظراتتون هستم. همینطور منتظر ایده هاتون برای طراحی جاکت و کاه و اینا...
:6:
kamiar
21-12-2010, 02:52 PM
بچه ها پوپک جون یه پیشنهاد خیلی خوب عملی داده که مطمئنم خیلی ازش استقبال می کنید شما دوستان با دستای گرمتون :ی
اکثر ما هر هفته برنامه کوه داریم. در ضمن گروه هم تو این فصل چند تا برنامه خوب داره . با توجه به سرمای هوا می تونیم یه کاری بکنیم که هم به این بچه ها کمک میشه (البته به مرکز خانه کودک مهر کمک مالی میشه با این کار که بتونن چیزایی ه بچه ها نیزا دارن رو براشن تهیه کنن) و هم ما میتونیم یه لباس فرم برای گروه داشته باشیم.
به این ترتیب که یه طرح رو برای جاکت یا کلاه پیشنهاد میدیم و میتونیم آرم آنوبانینی رو هم بدیم روش بزنن. بچه ها می تونن رنگ بافتنی خودشون رو انتخاب کنن. و سفارش بدیم به مرکز و مرکز برامون اینا رو ببافه و خودمون از شون بخریم.
این کار دو حسن داره که اولش تکمیل تجهیزات بچه هاست در زمینه لباس گرم (البته پیشنهادهای دیگه هم میتونید بدید)
دم اینکه کمک مالی میشه به مرکز و به نوعی کارافرینی هم داره. (فرض کنید نیروی انسانی مرکز برای بافت این لباسها شاید همین مادرای همین بچه ها باشن.)
نکته اینه که بافتنی و مواد اولیه رو خودمون میخریم! بعد میدیم با طرح به مرکز و درنهایت لباس رو ازشون میخریم.
یه لباس فرم میشه برا گروه. مثلا تو یه منطقه سرد جاکت های بافتنی یه شکل . یا حتی ساق دست و پا، دستکش و کلاه و غیره..
این یه پیشنهاد عملیه و امیدوارم ازش استقبال خوبی بشه.
منتظر نظراتتون هستم. همینطور منتظر ایده هاتون برای طراحی جاکت و کاه و اینا...
:6:
کاملاً موافقم
Azam.A
21-12-2010, 03:31 PM
بچه ها پوپک جون یه پیشنهاد خیلی خوب عملی داده که مطمئنم خیلی ازش استقبال می کنید شما دوستان با دستای گرمتون :ی
اکثر ما هر هفته برنامه کوه داریم. در ضمن گروه هم تو این فصل چند تا برنامه خوب داره . با توجه به سرمای هوا می تونیم یه کاری بکنیم که هم به این بچه ها کمک میشه (البته به مرکز خانه کودک مهر کمک مالی میشه با این کار که بتونن چیزایی ه بچه ها نیزا دارن رو براشن تهیه کنن) و هم ما میتونیم یه لباس فرم برای گروه داشته باشیم.
به این ترتیب که یه طرح رو برای جاکت یا کلاه پیشنهاد میدیم و میتونیم آرم آنوبانینی رو هم بدیم روش بزنن. بچه ها می تونن رنگ بافتنی خودشون رو انتخاب کنن. و سفارش بدیم به مرکز و مرکز برامون اینا رو ببافه و خودمون از شون بخریم.
این کار دو حسن داره که اولش تکمیل تجهیزات بچه هاست در زمینه لباس گرم (البته پیشنهادهای دیگه هم میتونید بدید)
دم اینکه کمک مالی میشه به مرکز و به نوعی کارافرینی هم داره. (فرض کنید نیروی انسانی مرکز برای بافت این لباسها شاید همین مادرای همین بچه ها باشن.)
نکته اینه که بافتنی و مواد اولیه رو خودمون میخریم! بعد میدیم با طرح به مرکز و درنهایت لباس رو ازشون میخریم.
یه لباس فرم میشه برا گروه. مثلا تو یه منطقه سرد جاکت های بافتنی یه شکل . یا حتی ساق دست و پا، دستکش و کلاه و غیره..
این یه پیشنهاد عملیه و امیدوارم ازش استقبال خوبی بشه.
منتظر نظراتتون هستم. همینطور منتظر ایده هاتون برای طراحی جاکت و کاه و اینا...
:6:
خیلی خوبه
JackLondon
21-12-2010, 05:34 PM
آیدا خانم ممنونم بابت این طرح و همینطور از پوپک خانم که در بلاد فرنگ به فکر هستن...
چندتا سووال داشتم:
1-این پوشاکی که گفتین از چه جنسی باید باشه که به درد ما بخوره؟
2-چه کسی مسئول این قضیه میشه؟
3-هزینه ی این فرایند چه مقدار هست؟
4-سایز بندی ها به چه نحوه؟
البته چندتا نکته ی دیگه هم هست که بعدا اگه طرح جدی شد عرض خواهم کرد
ممنونم
babak.roohbakhsh
21-12-2010, 06:38 PM
هر چی باشه کار خیر منم هستم اگه میشه برام توضیح بدید شاید من بنده حقیر بتونم کاری براتون بکونم . من فیزیک دبیرستان و ریاضی رو بصورت پیشترفته مسلط هستم :3::5:
molmol
22-12-2010, 12:12 AM
سلام
يه سري عكس هم از انواع لباسهايي كه ميبافن بگيريد كه آنلاين انتخاب كنيم با رنگ سفارش بديم
خيلي طرح خوبيه
aida_kh
22-12-2010, 01:32 AM
آیدا خانم ممنونم بابت این طرح و همینطور از پوپک خانم که در بلاد فرنگ به فکر هستن...
چندتا سووال داشتم:
1-این پوشاکی که گفتین از چه جنسی باید باشه که به درد ما بخوره؟
2-چه کسی مسئول این قضیه میشه؟
3-هزینه ی این فرایند چه مقدار هست؟
4-سایز بندی ها به چه نحوه؟
البته چندتا نکته ی دیگه هم هست که بعدا اگه طرح جدی شد عرض خواهم کرد
ممنونم
در خصوص سوالات دوستان بزودی اطلاعات کاملی اینجا میذارم. ممنون از پیگیریتون.
aida_kh
14-03-2011, 11:44 AM
سلام دوستان
نزديک عيده و اکثر شما هم فردا به سفر مي ريد.
اما چون اين اطلاعات تازه به من رسيده لازم دونستم که بگم که اگه دوستان مايل بودن تو اين برنامه شرکت کنن و براي بعد از تعطيلات عيد و مسافرت برنامه ريزي کنيم.
موضوع اين تاپيک رو اکثر دوستان مي دونن. قرار بود که براي کودکان کار خانه کودک مهر دروازه غار يه گروهي تشکيل بديم و براي آموزش چيزي که در توانمون هست کمک کنيم به بچه ها. که اين فرايند پروسه طولاني داره و بايد فرم پر کنيم و بعلاوه در حال حاضر اونجا نياز به مربي نداره.
.:.برنامه پيشنهادي بعدي اين بود که دوستان طرح هايي پيشنهاد بدن براي ژاکت ، کلاه و دستکش و تجهيزاتي مثل اين که مورد نياز گروه هست و سفارش توليد اين قبيل منسوجات رو به مادران اين کودکان بديم تا براشون اشتغال زايي و کمکي کرده باشيم.
که هنوزم اين مورد مد نظر هست و خوبه که در اين مورد دوستان پيشنهاد هاشون رو بدن که بتونيم يه برنامه اي بريزيم.
.:.اما يه برنامه جديد هست با کودکان کار از 1 سال تا 18 سال که در سه دسته شيرخواران، کودکان و نوجوانان دسته بندي شدن و مراکز مجزا دارن.
اين بچه ها تحت پوشش مرکز سرواي مهر کودک هستن.
با يکي از افراد فعال تو اين مرکز صحبت کردم و طبق گفته هاش اين بچه به همه نوع آموزشي نياز دارن. حتي اگه وقت داشته باشيد در روز يکي 2 ساعت بريد و با بچه ها بازي کنيد هم خيلي خوبه.
آموزش مفاهيم اوليه، آموزش درست و غلط، حتي دست چپ و راست، آموزش آداب اجتماعي معمولي تا آموزش هاي درس مدرسه براي بچه هاي مدرسه رو، يا آموزش هاي نقاشي و کارهاي فرا درسي و ...
يک سري از دوستان قبلا اعلام آمادگي کرده بودن.
ايشون به من يه تلفن دادن که بهشون اعلام آمادگي کنيم که چه روزايي و چه ساعتهايي چه برنامه هايي مي تونيم براشون بذاريم.
درواقع اين کارها بصورت کمک هاي بلاعوضه و فقط در جهت اينه که اين بچه ها ، که تحت شرايط سختي زندگي ميکنن و از اونها از داشتن سرپرست مناسب بي بهره هستن، بتونن در فضاي بدور از سختي هاي بيرون، کودکي کنن، بازي کنن و مهارت هايي ياد بگيرن.
دوستاني که تمايل دارن اول بايد برن تو سايت اين مرکز ثبت نام کنن. بعد اينجا اعلام کنن که در چه زمينه اي و چه روز و ساعتي فرصت دارن.
آدرس سايت رو اينجا مي ذارم.
You can see links before reply
نکته: اين مرکز دروازه غار نيست و جنوب شهره. خيلي پايين تر از دروازه غاره. چون آدرس مراکز پسرونه و دخترونه اش جداست. و همينطور آدرس مراکز گروه سني هاي مختلفش، اينه که آدرس ندادم.
اميدوارم از استقابل دوستان برخوردار بشه اين حرکت.
متشکرم
Dr Ernesto
14-03-2011, 11:56 AM
شرمنده که اینجوری میحرفم ولی
دمت گرم
من واسه آموزش پایه هستم
چون یه ضرب المثل چینی میگه:به من ماهی نده،ماهی گیری رو یاد بده(البته مضمونش اینه)
آموزش از لباس هم واجبتره،آشنایی با دنیا و خیلی از چیزایی که میبینن
آموزش این که وقتی شب میخوابه و یا راه میره و ستاره ها رو میبینه،بدونه که اینا چی هستن و از کجا اومدن و چرا نور دارن و چشمک میزنن
آموزش این که حیوون و گیاه چه فرقی دارن و گربه چه رنگی میتونه باشه و چی میخوره
آموزش کوه رفتن و سفر و هر آنچه در توانمون هست
aida_kh
14-03-2011, 01:04 PM
شرمنده که اینجوری میحرفم ولی
دمت گرم
من واسه آموزش پایه هستم
چون یه ضرب المثل چینی میگه:به من ماهی نده،ماهی گیری رو یاد بده(البته مضمونش اینه)
آموزش از لباس هم واجبتره،آشنایی با دنیا و خیلی از چیزایی که میبینن
آموزش این که وقتی شب میخوابه و یا راه میره و ستاره ها رو میبینه،بدونه که اینا چی هستن و از کجا اومدن و چرا نور دارن و چشمک میزنن
آموزش این که حیوون و گیاه چه فرقی دارن و گربه چه رنگی میتونه باشه و چی میخوره
آموزش کوه رفتن و سفر و هر آنچه در توانمون هست
با تشکر از شما.
لطفا زمينه اي که مشخصا ميتونيد در اون آموزش بديد و گروه سني مخاطب و روزها و ساعت هايتون رو مشخص کنيد.
aida_kh
04-04-2011, 12:37 PM
سلام دوستان
فردا (سه شنبه) جلسه اي هست با اين دوستاني که دو پست قبل توضيح دادم تو مرکز حضرت رقيه.
کار با کودکان حدود 3 سال هست.
در حد نقاشي و بازي و گل بازي و خمير بازي. (بيشتر بازي)
دو روز در هفته زمانيه که مناسبه براي اختصاص دادن به اين بچه ها.
من خودم روزهاي پنج شنبه رو علا مي تونم برم.
گفتن اگر بخوام کسي رو اضافه کنم امکانش هست. چون به شدت نياز به آدمهاي داوطلبي دارن که بتونن به بچه ها چيز ياد بدن و باهاشون دو سه ساعتي بازي کنن.
دوستاني که مايلن پخ بدن و اسم وشماره موبايلشون رو بفرستن. تا فردا مشخصات رو بدم بهشون.
donkishot
05-04-2011, 06:04 PM
سلام دوستان
فردا (سه شنبه) جلسه اي هست با اين دوستاني که دو پست قبل توضيح دادم تو مرکز حضرت رقيه.
کار با کودکان حدود 3 سال هست.
در حد نقاشي و بازي و گل بازي و خمير بازي. (بيشتر بازي)
دو روز در هفته زمانيه که مناسبه براي اختصاص دادن به اين بچه ها.
من خودم روزهاي پنج شنبه رو علا مي تونم برم.
گفتن اگر بخوام کسي رو اضافه کنم امکانش هست. چون به شدت نياز به آدمهاي داوطلبي دارن که بتونن به بچه ها چيز ياد بدن و باهاشون دو سه ساعتي بازي کنن.
دوستاني که مايلن پخ بدن و اسم وشماره موبايلشون رو بفرستن. تا فردا مشخصات رو بدم بهشون.
ميشه بفرماييد اين مركز كجاست؟
aida_kh
05-04-2011, 06:59 PM
ميشه بفرماييد اين مركز كجاست؟
پخ زدم براتون
Solmaz
05-04-2011, 07:22 PM
دوستاني که مايلن پخ بدن و اسم وشماره موبايلشون رو بفرستن. تا فردا مشخصات رو بدم بهشون.
آیدا جان ممنون بابت این حرکت خیر.
متأسفانه اینقدر دور خودمو الکی شلوغ کردم که سعادت اینکه در این کار خیر سهیم باشم رو ندارم.
خدا خیرتون بده
موفق باشید :54:
Nazanin_Torabian
06-04-2011, 12:22 AM
سلام دوستان
فردا (سه شنبه) جلسه اي هست با اين دوستاني که دو پست قبل توضيح دادم تو مرکز حضرت رقيه.
کار با کودکان حدود 3 سال هست.
در حد نقاشي و بازي و گل بازي و خمير بازي. (بيشتر بازي)
دو روز در هفته زمانيه که مناسبه براي اختصاص دادن به اين بچه ها.
من خودم روزهاي پنج شنبه رو علا مي تونم برم.
گفتن اگر بخوام کسي رو اضافه کنم امکانش هست. چون به شدت نياز به آدمهاي داوطلبي دارن که بتونن به بچه ها چيز ياد بدن و باهاشون دو سه ساعتي بازي کنن.
دوستاني که مايلن پخ بدن و اسم وشماره موبايلشون رو بفرستن. تا فردا مشخصات رو بدم بهشون.
وای آیدا جان وقتی کامنتتو دیدم باورم نمیشد واقعا مرکز حضرت رقیه؟؟؟؟ من خودم چند سال اونجا رفت و آمد داشتم اما متاسفانه چند وقتیه این فرصتو از دست دادم اگر کمکی از دستم بر بیاد خوشحال میشم همکاری کنم:1:
aida_kh
06-04-2011, 10:37 AM
آیدا جان ممنون بابت این حرکت خیر.
متأسفانه اینقدر دور خودمو الکی شلوغ کردم که سعادت اینکه در این کار خیر سهیم باشم رو ندارم.
خدا خیرتون بده
موفق باشید :54:
درک ميکنم. آدم خيلي کارا رو که دوست داره اين روزا نمي رسه که انجام بده. بيا پيشنهاد بديم سازمن ملل 24 ساعت شبانه روز رو بکنه مثلا 30 ساعت شبانه روز. جدي
وای آیدا جان وقتی کامنتتو دیدم باورم نمیشد واقعا مرکز حضرت رقیه؟؟؟؟ من خودم چند سال اونجا رفت و آمد داشتم اما متاسفانه چند وقتیه این فرصتو از دست دادم اگر کمکی از دستم بر بیاد خوشحال میشم همکاری کنم:1:
نازنين جان اگر اونجا با بچه ها کار کرده باشي خيلي راحت تر قبولت مي کنن. اگر که در هفته تايم خالي داري بهم پخ بزن که بگم چه جوريه. از هفته آينده ترم شروع ميشه. و اين هفته بايد جمع کنيم برنامه داوطلبين رو
Dr Ernesto
06-04-2011, 12:34 PM
زمان و مکان رو اگه بگید ممنون میشم
ضمنا احتیاج به معرفینامه هم هست؟
سنین بالاتر واسه تدریس چطور؟
JackLondon
06-04-2011, 12:44 PM
درک ميکنم. آدم خيلي کارا رو که دوست داره اين روزا نمي رسه که انجام بده. بيا پيشنهاد بديم سازمن ملل 24 ساعت شبانه روز رو بکنه مثلا 30 ساعت شبانه روز. جدي
آیدا خانم اگه یه ساعت صبح ها زودتر شروع به کار کنین وقت اضافه میارین...امتحان کنین...من نضمین میکنم...اگه حل نشد من خودمن با بانی صحبت میکنم که بکنه 30 ساعت...از بچه های خودمونه:3:
Nazanin_Torabian
06-04-2011, 12:48 PM
زمان و مکان رو اگه بگید ممنون میشم
ضمنا احتیاج به معرفینامه هم هست؟
سنین بالاتر واسه تدریس چطور؟
تا اونجایی که من میدونم این موسسه بچه های تا 6 سال هستن بعد از این سن بچه ها به پرورشگاه منتقل میشن
aida_kh
06-04-2011, 08:55 PM
آیدا خانم اگه یه ساعت صبح ها زودتر شروع به کار کنین وقت اضافه میارین...امتحان کنین...من نضمین میکنم...اگه حل نشد من خودمن با بانی صحبت میکنم که بکنه 30 ساعت...از بچه های خودمونه:3:
شده در طول شبانه روز فقط یک ساعت بخوابم. اما بازم کمه. یه سفارشی بکن حالا که بچه محلتونه :3:
زمان و مکان رو اگه بگید ممنون میشم
ضمنا احتیاج به معرفینامه هم هست؟
سنین بالاتر واسه تدریس چطور؟
زمان رو که خودتون باید بگید چه روزایی وقت داری. برای صبح تا ساعت 12 و برای بعد از ظهر از 3 تا 6
برای بچه های سنین بالاتر فعلا نیرو نیاز ندارن اما می تونین زمینه ای که می تونید آموزش بدیدد رو بگید تا اگر نیاز بود باهاتون تماس بگیرن.
معرفی نامه نمی خواد فقط باید اسم و شماره تماس به من بدید تا من بدم به مسئولمون.
همونطور که نازنین گفت این مرکز که در محدوده مترو علی آباده تا 6 سال رو تحت پوشش داره
بچه های بزرگتر مراکز دیگه هستن. اما اگر نیاز به زمینه تخصصی شما باشه برای هر مرکزی با هاتون تماس میگیرن.
در حال حاضر نیاز به نیرو برای این بچه های کوچک هست.
چون کلاسا هفته آینده شروع میشه باید ظرف امروز و فردا مشخص کنید برنامهتون رو که به مسئول اطلاع بدم.
vBulletin® v4.2.0, Copyright ©2000-2023, Jelsoft Enterprises Ltd.